محل تبلیغات شما
*** پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم. ساعت ۱۰ شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمی‌دانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمد حسین یوسف‌الهی هستید؟ با تعجب گفتیم: بله! جوان ادامه داد: حسین گفت: برادران من الان وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!.

داستان زیبای قیمت پادشاهی

سخنی از امام خمینی خطاب به جوانان

داستانی از شهید محمد حسین یوسف الهی(جانشین فرمانده لشگر41 ثارالله کرمان در دوران دفاع مقدِّس )

بیمارستان ,حسین ,شهید ,تهران ,برادران ,شدیم ,به بیمارستان ,محمد حسین ,داد حسین ,ادامه داد ,جوان ادامه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زمانی برای نوشتن، زمانی برای فکر کردن